وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا

در پی تلاشی برای رسیدن به راهی...
وَ الَّذِینَ جَاهَدُواْ فِینَا لَنهَْدِیَنهَُّمْ سُبُلَنَا

این شخص یک راه یافته است.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

مدیریت زمان

مبحث مدیریت زمان

(سخنرانی های استاد علم خواه)

امروزه همه به دنبال زمان بیشتر هستند و نه مدیریت آنچه دارند.

آیه این مبحث،سوره "عصر "است.بهتر است خودتان به تفاسیر این سوره مراجعه کنید تا خودتان معنا را درک کنید.

به ادامه مطلب بروید تا اصول وفنون را ببینید.....

مبحث مدیریت زمان

(سخنرانی های استاد علم خواه)

امروزه همه به دنبال زمان بیشتر هستند و نه مدیریت آنچه دارند.

آیه این مبحث،سوره "عصر "است.بهتر است خودتان به تفاسیر این سوره مراجعه کنید تا خودتان معنا را درک کنید.

در این سوره به مقطعی از زمان قسم یاد می شود.چون "ال" بر سر کلمه "عصر " آمده نشان از معرفه بودن این کلمه دارد.

مفسرین قائل هستند که بین این قسم وآیات بعد از آن ارتباط برقرار است.در این سوره تمام آدمیان را دچار خسران می داند الّا این که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند.البته بین ضرر و خسارت تفاوت وجود دارد.ضرر نبودن سود است ولی خسارت بدتر از ضرر است که مربوط به اصل سرمایه است.

مهم ترین سرمایه انسان ،زمان است و از دست دادن آن خسارتی به این سرمایه است.خسارتی غیر قابل جبران.

این همان مثال یخ فروش است که یخ هایش آب می شود،و دیگر سرمایه ای در کار نیست که بفروشد.

یکی از وجوه مشترک افراد موفق،استفاده مفید از زمان خود است.

در این زمینه روایاتی هم داریم:

قال امیر المونین(علیه السلام):... الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ‏، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ.(نهج البلاغه/471)

و فرصت (وقت مناسب) مانند ابر گذرنده مى‏گذرد، پس فرصتهاى نیکو را از دست ندهید.

قال مولانا امیر المومنین :"ذَا أَمْکَنَتِ الْفُرْصَةُ فَانْتَهِزْهَا فَإِنَّ إِضَاعَةَ الْفُرْصَةِ غُصَّة(تصنیف غرر الحکم و درر الکلم/صفحه 473/10189)

هرگاه ممکن شود فرصت پس غنیمت دان آن را پس بدرستى که ضایع‏کردن فرصت غصه است‏

*تقسیم امور روزانه بین چندین کار:عبادت،تفریح وکار در لسان روایات.

موضوعات و مولفه های بحث زمان:

1.طول زندگی(عمر)

2.عرض زندگی

3.عمق زندگی

در ادامه هر یک از این مباحث به طور جداگانه کمی شرح داده ی شود.

1.عمر  و یا طول زندگی:

زندگی هر انسان از بدو تولد است تا هنگام مرگ.(البته بحث تربیت، قبل از انعقاد نطفه تا بعد از مرگ ادامه دارد.)

معمولا طول این عمر در اختیار ما نیست،ولی طبق آموزه های دینی مقدار این عمر  را می توان افزایش داد و یا برخی امور سبب کوتاهی عمر می شوند.

*آنچه سبب افزایش طول عمر می شود و در روایات به آن اشاره شده است:

نیازردن دیگران،احترام به بزرگترها(بزرگسالان)،صله رحم،درخت را نبریدن(مگر این که لازم باشد)،وضورا کامل و بادقت گرفتن،حفظ الصحّه(سلامتی بدن را رعایت کردن)[برگرفته از کتاب آداب المتعلمین]صدقه،صله رحم،دعا،احترام به والدین،و...

*آنچه سبب کاهش عمر می شود:

قاطع صله رحم،عاق والدین،و....

2.عرض زندگی(وسعت زندگی،ساحت زندگی)

ساعات مفیدی که یک انسان در 24 ساعت شبانه روز از ان بهره می برد.یعنی ساعاتی که احیا می شوند و از پرداختن به امور باطل به ساعات مفید تبدیل می شوند،جزء وسعت زندگی ما هستند.

فارغ از این که ساعات مفید و کار را چه به حساب آوریم!

2 نکته در مورد این مولفه وجود دارد:

1.برخلاف "عمر و طول ندگی" که کمتر انسان بر آن تسلط دارد و می تواند آن را کم یا زیاد کند،این مولفه بیشتر در اختیار انسان است و تحت کنترل وی.

2.قاعده هایی هم براین اصل استوار است که قابل کشف هستند.

فرض کنید دو آدم 70 ساله با ساعات مفید متفاوت.حال آن را ضرب کنید!

1×70=70     2×70=140

یعنی هر دو با یکی سن ثابت،ولی خاصلضرب در ساعات مفید متفاوت.

حال اگر 24 ساعت مفید داشته باشیم،عرض را ضربدر طول کنید،مثلا 70 سال را در 24 ساعت شبانه روز ضرب کنید.

طول×عرض

حتی می توان از خواب در ساعات مورد نیاز بهره برد و به موقع استفاده کرد.خواب در موقع خودش و برای کسب انرژی و کسب انرژی برای اجرای بهتر برنامه.این گونه از 24 ساعت شبانه روز،تمام آن ساعت مفید می شود.

یا چند مثال دیگر:

روزی 5 دقیقه ساعت مطالعه را افزایش دهیم.مقدار آن بعد از ده سال چقدر میشود؟اگر در هر 5 دقیقه بتوان 2 صفحه کتاب خواند،بعد از چند سال این می شود چند صفحه  وکتاب می شود؟

یا از چند دقیقه تاخیر استاد سر کلاس چقدر می توان استفاده کرد؟جمع این دقایق در سال چقدر میشود؟

یکی از بزرگواران 16 الی 17 جزء قرآن را بدین  ترتیب حفظ کرده اند.(البته باید توجه داشت که حفظ قرآن مراحل و مراتبی دارد که برخی از آنها در مکان های مختلف حتی رانندگی هم ممکن می باشد.)

یا یکی از بزرگواران دیگر،بعد از فوتشان،دیوان اشعار ایشان چاپ شد.شاگردان متعجب از فرزند استاد خویش ماجرا را جویا شدند و فرزند ایشان گفتند:"پدرم در زمان رفتن به دستشویی اشعاری را می نوشتند و مجموع این اشعار را که پدر در این زمان نوشته بودند بعد از ایشان به عنوان دیوان چاپ شد."

این داستان 2 جنبه دارد:یک جنبه طنزآلود که مگر می شود این چنین کاری را انجام داد؟دستشویی و سرودن شعر؟

ولی از جنبه دیگر کمی ناراحت کننده است که وای به حال ما از اتلاف وقت!!!!و بدتر از آن وای به حال ما جوانان که بهار عمر را درنیابیم!

نمونه این افزایش بازده را می تون در دوره کنکور خوانی قبل از دانشگاه و یا برای ارتقای مقاطع دانشگاهی مشاهده کرد و یا دوره های فشرده آموزشی؛که چگونه یک جوان در این ایام ساعات مفید خود را افزایش داده و حتی تماس های تلفنی و استراحت هایش را کنترل شده انجام می دهد.

 

حال ببنیم اتلاف عمرمان را:

گاهی برای چند درصد تخفیف یک فروشگاه،سرمایه های مادی و معنوی خویش را بسیج می کنیم.از زمان گرفته تا خستگی جسمی وتحمل شلوغی و...فقط برای کمی تخفیف.

ساعاتی که فیلم های تلویزیونی تکراری  و یا بی محتوا میبینیم،حتی اخبارهای تکراری.

باید دانست که زمان از طلا هم بالاتر است.

3.عمق زندگی(برکت زندگی)

این بحث  کمی دائر مدار اخلاق و دین است و از بحث های نظری مدیریتی خارج است.

بحث عمق را می توان به میزان اثر و بهره وری هم تعریف کرد.

در بحث عمق یک تصاعد هندسی حاصل می شود.یعنی علاوه بر طول و عرض زندگی،بحث عمق هم مطرح می شود.

با یک مثال کمی این مساله بهتر روشن می شود:

مثلا دو فرد 50 ساله که هر دو به یک اندازه ساعت مفید در روز دارند،یکی مفسر قرآن و دیگری یک فرد عادی با یک شغل آزاد است.هر دو نفر روزانه 2 ساعت قرآن می خوانند،آیا ثمر و نتیجه فعل هر دو نفر یکی است؟یا مثلا با شرایط سنی و ساعات مفید ثابت،آیا تمرین 2 ساعته یک ورزشکار با یک فرد عادی یکی است؟مسلماً جواب خیر است،ولی مهم ترعلت این جواب است.علت این جواب در مولفه های "عمق زندگی"نهفته است.

مولفه های عمق زندگی:

1.کیفیت(یادگیری روش ها و الگو ها)

2.نیّت(انگیزه)

مثلا 2 ساعت مطالعه یک کتاب؛با چه روشی؟با چه انگیزه ای؟

یا مثلا در اعمال عبادی که این بحث نیت کمی پر رنگ تر است.نیت چیست؟اخلاص،پر کردن وقت یاعبودیت."کدامیک؟"

و یا مثلا در باب کیفیت یک امر که شاید نیت کمی کمرنگ تر جلوه کند ولی در ثمره جلوه گر می شود،مساله تایپ سریع و صحیح ده انگشتی است.در دهه اخیر ود ر این عصر تکنولوژی،یادگرفتن طرز استفاده صحیح از ابراز تکنولوژی یکی از ملزومات زندگی فعلی است.

تایپ ده انگشتی،آموزشش چند دقیقه،تمرینش چند جلسه(7 تا 10 جلسه)،و کاربرد آن مادامی است که با کامپیوتر در ارتباط هستید.یعنی با استفاده از یک روش صحیح که شما چندین جلسه برای آن وقت سپری کرده اید،در مجموع عمر خویش و همچنین در بالا بردن میزان ساعات مفید زندگی خویش نقش مهمی ایفا کرده اید.از سوی دیگر اگر نیت شما از این کار خدمت به خلق و یا یک هدف الهی باشد،یقیناً در روند آموزش و ثمردهی شما موثر خواهد بود.(برای آموزش اینجا رو کلیک کنید.)

و امّا نیت:

در این مبحث مساله اصلاح نیت ها و معرفت ها مطرح می شود.نیت مخلصانه ثمری عجیب دارد.در باب نیت احادیث بسیار فراوانی داریم که به ذکر چند مورد اکتفا می کنیم:


عن النبی صلى اللّه علیه و آله «أخلص‏ قلبک‏ یکفیک‏ القلیل‏ من‏ العمل‏».(اصول کافی)

عن النبی صلى اللّه علیه و آله " إِنَّمَا الْأَعْمَالُ‏ بِالنِّیَّاتِ‏ وَ لِکُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى‏"(مصباح الشریعه/ص 53)

هر عملى که متعلّق باشد به نیّت و بى‏نیّت واقع نشود،و برای هر کس همان می ماند که آن را نیت کرده است.

در احادیث قدسی داریم که " کلُ‏ أَمْرٍ ذِی‏ بَالٍ‏ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَر"(بحار الانوار.ج 73.ص 305)

مفهوم این حدیث آن است که ،هر کس کار مهمی را با یاد خدا انجام دهد،پیروز میدان است.

براین اساس(این 2 مولفه)شاید بتوان این عبارت را" (إن ضربه‏ علی علیه السلام أفضل‏ من عبادة الثقلین‏ إلى یوم القیمة)

 " بهتر فهمید.

یعنی یک عمل خالصانه چه ثمری می تواند داشته باشد.

اگر با نگاه توحیدی پیش برویم،یک عمق بخشی به یک نیت،سبب جاودانه شدن عمل می شود؛حتی نیت الهی برای امور مباح و عادی زندگی سبب می شود این عمل جاودان شده و در زمره عبادات برای فرد محسوب شود.

از داستان شفاهی رسیده است که فردی عادی از یک بزرگواری طلب دعای خیر کرد برای پدرش که تازه از دنیا رفته بود.آن عالم که می خواست مطایبه ای هم با شخص عامی کرده باشد به وی گفت:"ثواب رفتن به دستشویی های من برای پدر تو!"

شخص عامی ناراحت شد،ولی ظریفی به وی گفت:"نیت خالص وی که حتی در امور مباحی مثل دستشویی رفتنش جاری است،سبب می شود که ثواب این عمل وی از برخی مستحبات ما بیشتر باشد."

برای فهم بهتر این مطلب می توانید به کتاب منیة المرید مراجعه نمایید.(باب نیت)



نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی